خلاصه داستان: پس از مشاجره با برادرش دو-آن، «جیو-وول» خانه را ترک می‌کند و به آپارتمان جدیدی در «بِکسه» نقل مکان می‌نماید. اما در آنجا، هر روز ساعت چهار صبح صدای‌های اسرارآمیزی از طبقات شنیده می‌شود که خواب را از چشمان او می‌رباید. جیو-وول و همسایه‌هایش برای کشف منبع این صداهای مرموز، دست به تحقیق می‌زنند.
خلاصه داستان: مایک برای پراکندن خاکستر برادر فقیدش به نپال سفر می‌کند و مقصدش قله‌ی اورست است. اما زمانی که او و راهنمای کوهستانش در یک اتوبوس گردشگری با مزدورانی مواجه می‌شوند، چاره‌ای جز مبارزه ندارند—برای نجات خودشان، مسافران، و سرزمین مردم محلی که در خطر است.
خلاصه داستان: دولت انسان‌ها درمانی برای جهش‌یافته‌ها پیدا می‌کند. در این بین «جین گری» به شخصیتی تاریک‌تر و غیرقابل‌کنترل به نام «فونیکس» تبدیل شده و با «مگنیتو» متحد می‌شوند که این اتحاد موجب افزایش درگیری‌ها میان ایکس-من می‌شود...
خلاصه داستان: دو برادر شیک‌پوش در ایستگاه قطاری در هندِ روستایی شاهد ربوده شدن نوزادی از مادری فقیر می‌شوند. یکی از آن‌ها که تحت تأثیر وظیفه‌ی اخلاقی قرار گرفته، برادرش را متقاعد می‌کند تا به مادر کمک کنند و در تحقیقاتی خطرناک برای یافتن نوزاد شرکت کنند.
خلاصه داستان: یک نویسنده‌ی درگیر و ناکام، مجبور می‌شود در طول یک آخر هفته‌ی پرآشوب در دوبلین، از سه زن سالمندِ عجیب‌وغریب — و همچنین مادر خودش — مراقبت کند.
خلاصه داستان: این داستان از یک خیاط آغاز می‌شود که پس از دزدیدن یک کیف از معامله‌ی مواد مخدری که به‌هم خورده، وارد بازی خطرناک موش و گربه‌ای می‌شود. در این مسیر پرتنش، هر انتخابی که او می‌کند، سرنوشتی کاملاً متفاوت را برایش رقم می‌زند—گویی خودش در تار و پود تصمیماتش گره خورده.
خلاصه داستان: دورا، دیه‌گو و دوستان جدیدشان با شجاعت وارد جنگل خطرناک آمازون می‌شوند و در رقابتی نفس‌گیر تلاش می‌کنند تا پیش از آن‌که نیروهای شرور به قدرت عظیم گنج افسانه‌ای «سل دورادو» دست یابند، آن را پیدا کنند.
خلاصه داستان: این داستان گروهی از انسان‌ها را دنبال می‌کند که با اشتیاقی عمیق برای تغییر، تصمیم می‌گیرند از جامعه فاصله بگیرند، همه چیز را پشت سر بگذارند و آینده‌شان را در چشم‌انداز خشن جزایر گالاپاگوس بسازند.
خلاصه داستان: ای.بی، پسر نوجوان خرگوش عید پاک، به هالیوود می‌رود با این هدف که نوازنده‌ی درام در یک گروه راک شود. در لس‌آنجلس، پس از آن‌که فرد—a یک آدم بیکار و بی‌انگیزه—با ماشینش او را زیر می‌گیرد، ای.بی را به خانه‌اش می‌برد و زندگی‌شان در کنار هم شروع می‌شود.
خلاصه داستان: تیم و جان در دبیرستان پسرانه‌شان عاشق یکدیگر شدند. عشق‌شان ۱۵ سال دوام آورد و با لبخند در برابر تمام سختی‌های زندگی ایستادگی کرد—از جدایی‌ها گرفته تا تبعیض، وسوسه‌ها، حسادت‌ها و از دست‌دادن‌ها.
خلاصه داستان: به رهبری جنگجویی به نام اندی (شارلیز ترون)، یک گروه مخفی از جنگجویان ورزیده و نامیرا، قرن ها برای محافظت از دنیای فانی مبارزه کرده‌ند. گروهی 4 نفره برای انجام یک مأموریت اضطراری انتخاب می‌شود. ماموریت به عهده اندی و نیل (کیکی لاین)، جدیدترین سربازی است که به آنان پیوسته است. در این بین مزدورانی هم توسط قدرتی دیگر استخدام می‌شوند تا نیروی نامیرایی این گروه را در جهت کسب منافع شخصی و پول به دست بیاورند و...
