خلاصه داستان: یک مرد جوان پرانرژی و آزاداندیش دوست قدیمی‌اش را که زندگی خانوادگی آرامی پیدا کرده، متقاعد می‌کند تا به یک سفر جاده‌ای فوری از لس‌آنجلس به ساکرامنتو بروند.
خلاصه داستان: نورا یک راننده پارکینگ است. او همراه با زوئی، استیو و پرستنس، همکاران و دوستانش، گروه کارجاکرز را تشکیل داده‌اند. در طول روز، آن‌ها به مشتریان ثروتمند در کاخ‌ها خدمت می‌کنند، اما زمانی که کار نمی‌کنند، آن‌هایی را که از اعمال شرورانه‌شان اطلاع دارند، غارت می‌کنند.
خلاصه داستان: دالیا، دختر نویسنده‌ای مشهور که به تازگی درگذشته است، وظیفه تمام کردن کتاب او را به ارث می‌برد. او بخشی از داستان می‌شود و با شخصیت‌هایی روبرو می‌شود که آرزو دارند قهرمان داستان باشند.
خلاصه داستان: در روستایی که خورشید تا ساعت ۳ بعد از ظهر به زیر افق فرو می‌رود، تاریکی زودهنگام فرا می‌رسد و موجی از وحشت‌های غیرقابل توضیح را به همراه می‌آورد.
خلاصه داستان: یک داستان عاشقانه پساآخرالزمانی که در آن یک بویه و یک ماهواره به صورت آنلاین با هم آشنا می‌شوند و پس از پایان تمدن انسانی عاشق هم می‌شوند.
خلاصه داستان: وقتی که مأمور اطلاعاتی، کاترین وودهاوس، به خیانت به کشور متهم می‌شود، همسرش - که او نیز یک مأمور افسانه‌ای است - با آزمون نهایی مواجه می‌شود: آیا باید به ازدواجش وفادار باشد، یا به کشورش؟
خلاصه داستان: دانش‌آموز دبیرستانی، سوهی، آموزش خود را برای کار در یک مرکز تماس آغاز می‌کند، اما طمع شرکتش به مرگ او منجر می‌شود. کارآگاه او یو-جین، که نقطه اشتراکی با سوهی دارد، شروع به تحقیق درباره مرگ او می‌کند و به حقیقتی نگران‌کننده پی می‌برد.
