خلاصه داستان: با ورود فرمانده جدید پلیس، تنش‌ها میان خانواده‌های جنایتکار رقیب بالا می‌گیرد و آتش درگیری‌های پنهان شعله‌ور می‌شود، در حالی که آتش‌بس شکننده آن‌ها در معرض فروپاشی قرار می‌گیرد.
خلاصه داستان: پس از یک تصادف مرگبار رانندگی، میشل از صحنه می‌گریزد. مسافر او دست به خودکشی می‌زند. در حالی که میشل و همسرش کتی در تلاشند حادثه را پنهان کنند، به طور اتفاقی به مبلغ دو میلیون یورو در یک کیف برخورد می‌کنند، و همین موضوع آن‌ها را درگیر سلسله‌ای از اتفاقات پر هرج‌ومرج می‌کند.
خلاصه داستان: کلارا امروز باید بمیره مگر اینکه شوهرش رو بکشه. قاتل تقویم به او این انتخاب غیرممکن رو داده. وقتی جولز شیفت شبانه‌اش رو در یک خط امنیتی برای زنان تنها که به خونه برمی‌گردند شروع می‌کنه، تماس کلارا به او می‌رسه.
خلاصه داستان: پس از از دست دادن مادر عزیزش، مردی همه چیز را به خطر می‌اندازد تا با افتتاح یک رستوران ایتالیایی، که در آن مادربزرگ‌های واقعی آشپزی می‌کنند، یاد او را گرامی بدارد.
خلاصه داستان: بریجیت جونز با کمک خانواده، دوستان و معشوق سابقش، دانیل، به عنوان یک بیوه و مادر تنها زندگی خود را مدیریت می‌کند. با بازگشت به کار و برنامه‌های اجتماعی، او تحت تعقیب یک مرد جوان‌تر و شاید، فقط شاید، معلم علوم پسرش قرار می‌گیرد.
خلاصه داستان: یک مرد همجنس‌گرا با دوست لزبین خود توافقی ترتیب می‌دهد: ازدواجی صوری برای اخذ گرین‌کارت او، در ازای تأمین هزینه‌های درمان باروری برای دوستش. اما اوضاع پیچیده‌تر می‌شود وقتی که مادربزرگ مین آن‌ها را با یک جشن عروسی سنتی کره‌ای غافلگیر می‌کند.
خلاصه داستان: یک غریبه وارد مهمانی می‌شود و با ورود خود زنجیره‌ای از سوءتفاهم‌ها و اتفاقات خنده‌دار را رقم می‌زند، در نهایت باعث دگرگونی زندگی افراد حاضر می‌شود.
خلاصه داستان: یک دیپلمات هندی که تلاش می‌کند یک دختر هندی را از پاکستان بازگرداند، جایی که ظاهراً مجبور و فریب داده شده تا به ازدواجی برخلاف میل خود تن دهد.
خلاصه داستان: یک محقق ماوراءالطبیعه که در هلسینکی مستقر است، به کرالا سفر می‌کند تا مجموعه‌ای از مرگ‌های اسرارآمیز را که در جریان فیلمبرداری یک برنامه‌ی تلویزیونی واقع‌نما رخ داده‌اند، بررسی کند. در این مسیر، او با موجودی غیرقابل وصف از آیین‌های فرقه‌ای دراویدی روبه‌رو می‌شود که در جزیره‌ای اسرارآمیز کمین کرده است.
خلاصه داستان: لیو شی سان، فارغ‌التحصیل شهر، با چالش‌هایی در عشق و حرفه روبه‌رو می‌شود. او به همراه مادربزرگش به زادگاهش بازمی‌گردد و تصمیم می‌گیرد بوفه‌ی مادربزرگش را بازسازی کند تا رؤیاهای شهری خود را دنبال کند، اما موانعی که در مسیرش قرار می‌گیرند، اولویت‌های او را تغییر می‌دهند.
